English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6772 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
f.drss U جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nobleman U شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
noblemen U شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
subscribers U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber U 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
civilians U شخصی
civilian U شخصی
civil U شخصی
personas U شخصی
persona U شخصی
some one U شخصی
one U شخصی
ones U شخصی
private U شخصی
personae U شخصی
informal U شخصی
privates U شخصی
personable U شخصی
personal U شخصی
personalized form letter U فرم شخصی
personal right U حقوق شخصی
personal service U ابلاغ شخصی
personal saving U پس انداز شخصی
personal staff U ستاد شخصی
personal service U خدمت شخصی
personal requirment U حوائج شخصی
personal requirment U احتیاجات شخصی
personal motive U غرض شخصی
personal outlays U هزینههای شخصی
personal effects U لوازم شخصی
personal ownership U مالکیت شخصی
personal property U اموال شخصی
personal property U مایملک شخصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
private motive U غرض شخصی
ea state in severalty U ملک شخصی
personal remarks U انتقادات شخصی
personal interest U نفع شخصی
personalty U اموال شخصی
personalty U دارایی شخصی
hire out <idiom> U اجاره شخصی
A private car. U اتوموبیل شخصی
bomb scare U اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
oomph U چاذبه شخصی
who U چه شخصی چه اشخاصی
personal pronouns U ضمائر شخصی
personal computer U کامپیوتر شخصی
whoso U هر شخصی که باشد
personal pronoun U ضمیر شخصی
somebody U یک شخص شخصی
self-interest U نفع شخصی
separate estate U اموال شخصی زن
self will U اراده شخصی
personal computers U کامپیوتر شخصی
proenomen U نام شخصی
self interest U نفع شخصی
self interest U غرض شخصی
self intrest U نفع شخصی
by end U غرض شخصی
under one's thumb <idiom> U زیرنظر شخصی
under one's belt <idiom> U میل شخصی
private property U دارایی شخصی
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
backcourt foul U خطای شخصی
whosoever U هر شخصی که باشد
idiograph U نشان شخصی
ibm personal computer U IBکامپیوتر شخصی
self employed U کار شخصی
self-employed U کار شخصی
personal affairs U امور شخصی
idols of the cave U اوهام شخصی
individual foul U خطای شخصی
informal observations U مشاهدات شخصی
personal action U دعوی شخصی
paraphernalia U اموال شخصی زن
personal error U خطای شخصی
particular good U عین شخصی
personal exemptions U معافیتهای شخصی
personal constructs U سازههای شخصی
personal identity U هویت شخصی
personal income U درامد شخصی
personal influence U نفوذ شخصی
personal computing U محاسبات شخصی
passanger car U اتومبیل شخصی
personal income tax U مالیات بر درامد شخصی
own U شخصی مال خودم
owning U شخصی مال خودم
owns U شخصی مال خودم
individual income tax U مالیات بر درامد شخصی
bye end U غرض شخصی قصدپنهان
in one's hair <idiom> U عصبانی کردن شخصی
paraphernal U وابسته به دارایی شخصی زن
personal property U دارایی شخصی منقول
private property U دارایی شخصی بلامعارض
pinning U شماره شناسایی شخصی
pinned U شماره شناسایی شخصی
pin U شماره شناسایی شخصی
turn (someone) on <idiom> U به هیجان آوردن شخصی
toe the line <idiom> U انجام وفایف شخصی
self regard U حفظ منافع شخصی
leave alone <idiom> U راحت گذاشتن (شخصی)
individualization of punshment U شخصی کردن مجازاتها
onother's money U پول شخصی دیگر
theatergoer U شخصی که مکرر به تئاترمیرود
play (someone) for something <idiom> U به بازی گرفتن شخصی
to hold in d. U درتصرف شخصی داشتن
put in one's two cents <idiom> U به شخصی نظریه دادن
mannerism U اطوار واخلاق شخصی
fill (someone) in <idiom> U جزئیات را به شخصی گفتن
bunched income U درامد خدمات شخصی
personal identification number U شماره شناسایی شخصی
self intrested U دربند نفع شخصی
personal chattels U دارایی شخصی منقول
author U شخصی که برنامه می نویسد
in one's best interest U به صلاح خود شخصی
valor U ارزش شخصی واجتماعی
pocket expenses U هزینه مختصر شخصی
unbeknownst U خارج از معلومات شخصی
mannerisms U اطوار واخلاق شخصی
personalize U جنبه شخصی دادن به
self-interested U در بند نفع شخصی
self interested U در بند نفع شخصی
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
owned U شخصی مال خودم
unbeknown U خارج از معلومات شخصی
ibm personal computer at U کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل AT
ibm personal computer system/ U کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
duffle bag U کیسه لوازم شخصی
valour U ارزش شخصی واجتماعی
ibm personal computer xt U کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
privy seal U مهر شخصی پادشاه
mend one's ways <idiom> U اثبات عادت شخصی
With my own capital . U با سرمایه شخصی خودم
chew out (someone) <idiom> U به شدت سرزنش کردن (شخصی)
lowerclassman U شخصی که از طبقه پایین است
name U کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
self help U اعاشه از راه کار شخصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
tandy model 000hl U IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
woodworth personal data sheet U پرسشنامه اطلاعات شخصی وودورث
self-help U اعاشه از راه کار شخصی
lightplane U هواپیمای شخصی کوچک وسبک
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
crackpot <idiom> U شخصی خنثی وبی اهمیت
pc 00 U IBریزکامپیوتر سازگار باکامپیوتر شخصی XT
chattel U مال منقول دارایی شخصی
ex gratia U به خاطر میل یا علاقهی شخصی
message U اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
accessor U شخصی که به داده دسترسی دارد
get a grip of oneself <idiom> U کنترل کردن احساسات شخصی
fair-weather friend <idiom> U شخصی که تنها دوست است
ex-directory U شخصی که چنین شمارهای را دارد
messages U اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
vectra pc tm U IBریزکامپیوتر سازگار باکامپیوتر شخصی AT
names U کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
consulting U شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
callers U شخصی که تقاضای تماس دارد
caller U شخصی که تقاضای تماس دارد
ibm pc compatible computer U کامپیوتر شخصی سازگار باای بی ام
pim U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
operator U شخصی که با کامپیوتر کار میکند
personal computing U استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
analysts U شخصی مسئلهای را بررسی میکند
senders U شخصی که پیام ارسال میکند
close to home <idiom> U به احساسات شخصی نزدیک شدن
sender U شخصی که پیام ارسال میکند
operators U شخصی که با کامپیوتر کار میکند
personal disposable income U درامد قابل تصرف شخصی
copy for private use U نسخه برای استفاده شخصی
It's for my personal use. برای استفاده شخصی است.
commercial water movement U حمل و نقل با کشتیهای شخصی
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
let (someone) have it <idiom> U شخصی را به سختی صدمه زدن
pin down <idiom> U اجبار شخصی دربیان واقعیت
pull the rug out from under <idiom> U بهم ریختن نقشه شخصی
put one's own house in order <idiom> U سروسامان دادن کار شخصی
square peg in a round hole <idiom> U شخصی که مناسب کاری نباشد
self revelation U افشاء افکار واحساسات شخصی
take for <idiom> U اشتباه شخصی برای چیزی
take to the cleaners <idiom> U همه پولهای شخصی رابردن
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
musical chairs <idiom> U هر روز شخصی را سریککار گذاشتن
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
wear down <idiom> U زوار شخصی ازخستگی در رفتن
analyst U شخصی مسئلهای را بررسی میکند
stand up and be counted <idiom> U گفتن نظر شخصی درجمع
talk shop <idiom> U درموردکار شخصی صحبت کردن
atari U یک شرکت تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی
blockade runner U شخصی یا ناوی که ازمحاصره دشمن میگذرد
edward's personal preference schedule U مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
systems analysis U شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
authorized U شخصی که مجاز است به دستیابی به یک سیستم
werwolf U شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
operator U شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
have over <idiom> U شخصی را به خانه خود دعوت کردن
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
butt of a joke U هدف یا علت جوکی [مانند شخصی]
werewolf U شخصی که تبدیل به گرگ شده باشد
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1confinement factor
1rite de passage
1لطفا
1erase your personal
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com